12 ساعت مطالعه می کردم

به گزارش وبلاگ سانا، خبرنگاران، گروه استان ها- اعظم محبی: با انتشار لیست نفرات برتر کنکور سراسری سال 97، چیزی که بیشتر از همه برای گلستانی ها احساس گشت جای خالی نخبگان این استان است. اما بررسی دقیقتر رتبه های بعدی نشان می دهد چهره های بسیاری در کنکور امسال، از گلستان موفق گشتند در این رقابت تنگاتنگ خود را به بالای جدول نتایج نزدیک نمایند.

12 ساعت مطالعه می کردم

بسیاری از این چهره ها ساکن مناطق محروم گلستان بودند و حتی از امکانات آموزشی هم بهره زیادی نبرده اند. ریحانه سعیدی ساکن روستای تمر قره قوزی از توابع شهرستان کلاله یکی از این چهره هاست. او در کنکور 97، توانست رتبه 14 علوم انسانی را در منطقه سه به دست آورد.

این دختر ترکمن، دانش آموز دبیرستان عشایری قدسیه کلاله است و نشان داد که اگر دانش آموزی هدف و برنامه داشته باگشت حتی اگر در دور افتاده ترین مکان ها و حداقلِ امکانات زندگی کند موفقیت دور از دسترس نیست.

وی که اکنون یک الگوی موفق برای دانش آموزانی با شرایط خودش است، در خانواده پرجمعیت زندگی می نماید و 6 خواهر دارد؛ پدر وی کارگر و مادرش خانه دار بوده و یکی از خواهران در رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه بجنورد مشغول به تحصیل است.

ریحانه علی رغم دشواری های زندگی توانست رتبه 14 در رشته علوم انسانی را کسب کند به همین منظور وبلاگ سانا گفتگویی را با وی ترتیب داده است که در ذیل خواهد آمد:

*خانواده چه اندازه در موفقیت شما نقش داشتند؟

خانواده ام در دوران تحصیل به من کمک زیادی کردند حتماً لازم نیست که آن ها کمک تحصیلی و درسی به دانش آموز نمایند همین که فرد احساس کند خانواده اش با او همراه هستند و حمایتش می نمایند برای یک دانش آموز کافی است.

*آیا کلاس کنکور هم می رفتی؟

خیر. کلاس کنکور نرفتم فقط دو ماه کلاس عربی شرکت کردم.

*معدل دوران تحصیلی شما چگونه بود؟

معدل من در دوران تحصیل خوب بود، سال اول دبیرستان 18.41 گشتم و علیرغم این که دوست داشتم در رشته علوم تجربی تحصیل کنم به من اجازه انتخاب این رشته داده نگشت.

در سال دوم دبیرستان معدلم 19.89 و در سال سوم 19.70 بود. از همین سال بعد از امتحانات نهایی (تابستان 96) درس خواندن را به طور جدی برای کنکور آغاز کردم و به صورت تستی کتاب هایم را مطالعه می کردم.

*آیا رتبه خود را حدس می زدی و یا برای رتبه های بالا برنامه ریزی نموده بودی؟

از همان ابتدا که رشته انسانی را انتخاب کردم هدف من تربیت معلم بود البته این که رتبه خاص در کنکور بیاورم مدنظرم نبود تا این که مشاور بنده آقای ابراهیم اکبری که از بازنشستگان آموزش و پرورش کلاله بود و برای بچه های مدرسه زحمت زیادی می کشید به بنده گفت تو توانایی رتبه دو رقمی و یا یک رقمی را داری و از همان مهرماه 96 جرقه های اولیه این کار در من زده گشت. از همان زمان هدف خود را معین کردم و تصمیم گرفتم حداقل، رتبه دو رقمی بیاورم.

*چند ساعت در روز درس می خواندی؟

ریحانه: کیفیت مطالعه مهم تر از کمیت آن است یعنی ممکن است مطلبی را دانش آموزی در یک زمان کوتاه بیاموزد و دانش آموز دیگر احتیاجمند صرف زمان بیشتری باگشت.

اوایل که آغاز به درس خواندن برای کنکور کردم ساعت مطالعه ام زیاد نبود ولی یک دفترچه داشتم و مرتب تمام ساعات مطالعه را به طور دقیق در آن یادداشت می کردم. معمولاً بین هشت تا 12 ساعت درس می خواندم و نزدیک کنکور ساعت مطالعه ام به 13 ساعت در طول روز رسیده بود.

*روز کنکور چطور بود؟

اگر دانش آموز خوب درس بخواند یک طرف قضیه است ولی باید روز کنکور هم اتفاق بدی برای وی نیفتد زیرا نتایج چند سال زحمت او در یک روز خلاصه می گردد. روز کنکور در حوزه آزمون ما رئیس حوزه به همه دانش آموزان استرس می داد و پرخاشگرانه با آن ها برخورد می کرد اما در کل روز خوبی داشتم و محیط هم برای من آشنا بود.

در یک ساعت به تمام سؤالات عمومی جواب دادم و 15 دقیقه وقت اضافه آورده و سؤالاتی که جواب نداده بودم را پاسخ دادم. سؤالات تقریباً آسان و آشنا بود. در دروس اختصاصی که آسان تر از سؤالات عمومی بود نیم ساعت وقت اضافه آورده و به حل مسائل درس اقتصاد که بسیار دشوار بود، سپری گشت.

*چه رشته ای را برای تحصیل در دانشگاه انتخاب کردی؟

رشته دبیری ادبیات فارسی دانشگاه تربیت معلم ساری اولین انتخاب بنده بود و تصمیم دارم در آینده استاد دانشگاه شوم.

*معلمان در موفقیت دانش آموزان چه نقشی دارند؟

یک دانش آموز وقتی درس می خواند به تنهایی نمی تواند موفق باگشت بلکه یک خانواده و یا مجموعه ای از معلمان باید پشت وی باشند. معلمان ما وقتی می دیدند دانش آموزی اشتیاق و علاقه از خود نشان می دهد آن ها هم به وی کمک می کردند. من در دروس اقتصاد، علوم اجتماعی و ریاضی از دبیرهایم کمک می گرفتم و آن ها در کلاس با تمام وجود تدریس نموده و خالصانه و صادقانه کار می کردند. در ساعات تفریح و یا بعد از زنگ انتهایی مدرسه ممکن بود من ساعتی در مدرسه بمانم و آن ها به سؤالات من جواب دهند.

*از شرایط محل تحصیل خود برای ما بگویید؟

تعداد ما در کلاس 9 نفر بود. در منطقه ای هستیم که زیاد به آن اهمیت داده نمی گردد برای همین علیرغم داشتن استعدادهای خوب رتبه های خوبی به دست نمی آید، اگر سرمایه گذاری مالی و حمایتی در این منطقه صورت گیرد استعدادهای زیادی وجود دارد که می توانند در سال بعد حائز رتبه های خوبی شوند.

* احساس شما بعد از فهمیدن رتبه چه بود؟

صبح روزی که قرار بود نتایج اعلام گردد بنده بسیار استرس داشتم مشاورم چند بار با من تماس گرفت و من را به آرامش دعوت کرد. کد رهگیری را به آقای اکبری دادم که رتبه ام را نگاه کند و خودم به دلیل استرس زود خوابیدم. ساعت 12 شب بود که آقای اکبری تماس گرفت و به من گفت 14 من که منتظر بودم شاید این عددی باگشت که برای نگاه کردن رتبه ام به آن احتیاج باگشت به وی گفتم بقیه اش؟ گفت این رتبه تو است آنجا بود که من از شوق اشک ریختم و خانواده ام نگران گشتند که نکند من رتبه خوبی کسب ننموده ام.

*از چه منابع مطالعاتی استفاده می کردی؟

کتاب های درسی اولویت بنده بود زیرا اگر دانش آموزی مسلط به کتاب درسی نباگشت نمی تواند سراغ کتاب تست و کمک درسی برود. البته برای بالا بردن سطح درسی خود از کتاب های تست و کمک درسی هم استفاده می کردم.

*برنامه مطالعاتی شما از چه زمانی آغاز گشت؟

تابستان 96 برنامه مطالعاتی اصلی من آغاز گشت البته یک سال قبل از آن هم تست می زدم و درس می خواندم اما به صورت کنکوری و هدف گذاری گشته و با ساعت مطالعه نبود.

*از چه روش مطالعاتی استفاده می کردی؟

دروس را تقسیم بندی کردم، در یک محدوده زمانی آن ها را مطالعه و در بازه زمانی دیگر مطالب مرور می گشت. عمومی و اختصاصی ها را جدا می خواندم، سه روز اول هفته را به دروس عمومی و سه روز آخر هفته را به دروس تخصصی، اختصاص داده می گشت.

*نقش مشاور در میزان موفقیت تو چگونه بود؟

مشاور نقش بسیار مهمی در زندگی من داشت آقای اکبری از بهمن 96 تا کنکور شبانه روزی چه از لحاظ مالی و چه از نظر معنوی از دانش آموزان مدرسه حمایت کرد و برای ما وقت می گذاشت. هر روز پیام های انگیزشی می فرستاد و در انتخاب رشته هم به ما کمک کرد.

* چند ساعت در روز می خوابیدی؟ آیا تفریح هم داشتی؟

بنده هشت ساعت در طول شبانه روز می خوابیدم و تفریح زیادی نداشتم ولی خیلی کوتاه و محدود به مهمانی می رفتم.

*موفقیت خود را مدیون چه کسانی هستی؟

به خدا توکل کردم و لطف الهی شامل حال من گشت، همراهی خانواده و معلمان و مشاوره های آقای اکبری هم نقش مهمی در کسب این رتبه داشت.

* آیا مدرسه به تنهایی جوابگوی احتیاج کنکورهای است؟

معلمان اطلاعات خوبی در سطح کلاس درسی دارند ولی جوابگوی کنکور نیستند. معلم های من وقتی شوق و اشتیاق بنده را در آموختن می دیدند در ساعات تفریح و بعد از مدرسه به من کمک می کردند.

*توصیه شما به کنکوری ها چیست؟

کوشش نمایند و استرس نداشته باشند، با آرامش درس بخوانند و بدانند که قطعاً خداوند بهترین نتایج را برای آن ها رقم زده است. بنده هر کمکی که از دستم برآید برای بچه های روستای خود انجام می دهم و دوست دارم در آینده فردی کوشا و فعال در جامعه خود باشم. هدفِ بدون برنامه تنها یک آرزو است بنابراین آن ها باید یک برنامه مطالعاتی خوب داشته باشند.

منبع: mehrnews.com

به "12 ساعت مطالعه می کردم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "12 ساعت مطالعه می کردم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید